بایگانی ماهانه: خرداد ۱۳۹۳

نقش فاکتور سيگما در رونويسي

علامت آغاز در آغاز رونويسي فاکتور سيگما رديف خاصي از ژن به نام رديف پيش‌بر يا پروموتور را شناسايي مي‌کند، رديف پيش‌بر محل اتصال RNA پليمراز است. جايگاه پيش‌بر خود از دو رديف کوچکتري تشکيل يافته که توالي نوکلئوتيدهاي آنها در تمام پيش‌برهاي ژنهاي گونه‌هاي مختلف يکسان مي‌باشد، به بياني ديگر از اينها رديفهايي محافظت شده و ثابت مي‌باشند.

يکي از اين رديفها که به فاصله 35 جفت باز قبل از نقطه آغاز رونويسي قرار گرفته شامل 8 جفت نوکلئوتيد (TGTTGACA) و رديف ديگر که تقريبا به فاصله 10 جفت باز قبل از نقطه آغاز قرار گرفته شامل 6 جفت نوکلئوتيد (TATAAT) مي‌باشد. رديف (TATA) جدا شدن دو رشته DNA از يکديگر را تسهيل مي‌نمايد تا RNA پليمراز از جايگاه پيش‌بر اتصال يافته بتواند به رديفهاي نوکلئوتيدي رشته کد دهنده که بلافاصله بعد آن قرار گرفته‌اند دسترسي يابد. علامت پايان در پايان رونويسي ، آنزيم RNA پليمراز رديف خاصي از DNA را به کمک فاکتور پروتئيني رو تشخيص داده و رونويسي را خاتمه مي‌دهد. علامت پايان رونويسي در پروکاريوتها از يک رديف نوکلئوتيدي به طول تقريبي 40 جفت باز تشکيل شده، اين رديف نيز داراي ساختمان نوکلئوتيدي مشخص بوده و در بين گونه‌هاي مختلف پروکاريوتها محافظت شده و ثابت باقي مانده است. رديف نوکلئوتيدي نقطه پايان شامل تعدادي تواليهاي تکراري و معکوسي مي‌باشد و به دنبال آنها نيز يک رديف تکراري از جفت بازهاي آدنين و تيمين وجود دارد.

هنگامي که رونويسي به جايگاه علامت پايان مي‌رسد تواليهاي تکراري و معکوس با يکديگر جفت شده و موجب مي‌شود که RNA سنتز شده يک ساختمان ثانوي همانند سنجاق سر را بدست آورد و رونويسي در محل رديفهاي تکراري AT ادامه مي‌يابد تا سرانجام عمل آنزيم RNA پليمراز به کمک فاکتور پروتئين رو متوقف گرديده و آنزيم و رونوشت اوليه تواما آزاد گردند.

مراحل تکامل يافتن مولکولهاي RNA در پروکاريوتها رونوشت اوليه mRNA بدون اينکه نيازي به تکامل ساختماني داشته باشد و حتي قبل از آنکه رونويسي آن پايان يافته باشد به صورت قالبي براي ترجمه شدن شدن و نهايتا سنتز پروتئينها بکار گرفته مي‌شود، به بياني ديگر در پروکاريوتها مراحل رونويسي و ترجمه mRNA توام شده‌اند.

 

pdb

اثر دارچین بر دیابت

پزشکان در يک مطالعه جديد تاکيد کردند که دارچين نه تنها يک ادويه خوش عطر و مطبوع براي انواع خوردني‌ها است، بلکه مصرف آن به بهبود سطح سلامت مبتلايان به ديابت نوع دوم نيز کمک مي‌کند. متخصصان علوم پزشکي دانشگاه علوم بهداشتي غربي در کاليفرنيا در اين مطالعه دريافتند که ميزان قندخون ناشتا در افراد مبتلا به ديابت نوع دوم که از مکمل‌هاي گياهي دارچين طبق راهنمايي پزشک متخصص استفاده مي‌کنند، نسبت به ساير بيماران ديابت ي پايين‌تر است.

همچنين در اين بررسي مشخص شد دارچين حاوي چندين فاکتور مهم براي سلامت قلب است که به کاهش کلسترول بد خون و چربي مضر تري گليسريد و افزايش کلسترول خوب خون کمک مي‌کنند. در بازبيني اطلاعات جمع‌آوري شده از 543 بيمار مبتلا به ديابت نوع دوم، پزشکان در يک بازه زماني 4 تا 18 هفته‌اي به مقايسه بيماراني که دارچين را به شکل قرص مصرف کردند با گروهي ديگري از بيماران که دارچين استفاده نکردند، پرداختند.

پزشکان در بررسي‌هاي پيشين خود در سال 2008 ميلادي در مورد مکمل‌هاي دارچين اظهار داشتند که اين ماده خوراکي هيچ تاثيري بر سطح کلسترول يا قندخون ندارد اما آنان در آخرين بررسي‌هاي خود اطلاعات جمع‌آوري شده از بيماران ديابت ي را نيز مورد مطالعه قرار دادند. مطالعات اوليه حاکي از آن است که ترکيب «سينامال‌دهيد» موجود در دارچين، خواص درماني فوق‌العاده‌اي دارد.

اگرچه هنوز مشخص نيست ساير ترکيبات موجود در دارچين چگونه مي‌توانند به بهبود فرآيند تنظيم قندخون کمک کنند اما پزشکان معتقدند که اين ادويه ظاهرا مي‌تواند موجب ترشح و اثرگذاري بهتر انسولين در بدن شود.